به نام خدا
خوب است آدم اگر رفت سمت علم، حتماً بگردد یک استاد اخلاق خوب پیدا کند و تا آخر از او جدا نشود. علم بدون اخلاق، نه بیفایده، بلکه خطرناک است، به شدت!
مثلاً آدم میرود چند و چونی از دینداری یاد میگیرد، دیگر خدا را بنده نیست! سخنور میشود، بیتاب میشود
میشود: من خودم میدانم، من خودم بلدم، من بهترم، من بیشتر میفهمم، من ... من ... من ... .
یکدفعه میبینی همه شد من!
این آدم، غوغای علم را در وجودش تاب نمیآورد؛ سر به عصیان میگذارد، پرخاش میکند، دیگران را میراند و درنهایت، از قله بلند خودبینی، با صورت زمین میخورد.
استاد اخلاق میخواهد که این آتش را فروبنشاند و این غلیان را آرام کند. که آدم را آرام کند. رام کند. ساکت کند. بنشاند سر جای خود.
که آدم را با خاک یکسان کند. با آنچه اصل و اساس اوست. هیچ. خاک و کمتر از خاک.
تا آدمی که چند و چونی از دینداری آموخته، بنده شود.
همینطوری نمیشود.
استاد میخواهد.
بازدید امروز: 62
بازدید دیروز: 100
کل بازدیدها: 583706